نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - برش 34
محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: روزی سر به سر مش عباس گذاشتیم او به من گفت؛ منو سرکار نذار عرفان، این غازه. تا هوا تاریک نشده منقل بیارین بخوریمش.
کد خبر: ۵۴۲۲۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۹

گیتی احدی خواهر شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: عاقد خطبه را خواند و کلّه قند را شکستند. من هم با اجازه‌ی بزرگ‌ترها و حمید بله را گفتم و چندتایی عکس گرفتیم. حمید از همان کنار در، تبریک گفت و خواست برود که خواهر شوهرم صدا زد.
کد خبر: ۵۴۱۱۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۲۳